کلمات
و نه تنها کلمات
مفاهیم ِ بی کلمه
اشیا حتی
صدا ها
سکوت ها
وقایع و ممکن های واقع نشده
همه و همه حضور دارند
در حافظه ی حیران ِ من
که بسط می یابد و همه را در بر می گیرد
از من پیشی می گیرد
مرا جا می گذارد
تا تنها ایده ای باشم میان سایر ایده ها
در حافظه ی شگفت انگیز ِ خودم
نومیدانه میان شان بدوم
و به ناتوانی ِ قدم هایم بخندم
می بینم شان
می دانم که هستند
می دانم کجای حافظه ام هستند
اما ندارم شان
کلید ِ خانه ی ذهن ام را ندارم
احساسات ام سر جای شان هستند
اما به آن ها دسترسی ندارم
به ترس فکر می کنم و نمی ترسم
با ترس فکر می کنم
فکرهای هذیانی ِ پارانوید
فکرهای هذیانی ِ پارانوید
اما نمی ترسم
اصلا نمی ترسم
No comments:
Post a Comment