Tuesday, April 07, 2009

تو که خدایی
اگر،
تنها یک بار
زمان را بگو بایستد
مکان را بگو خم شود
و تا باورت کنم
مرا به آنجا برسان
بی دلیل

و این را هم بدان
که این
آزمونی برای سنجیدن تو نیست
تو باشی یا نباشی
من منم
تو تویی
و او
آنجا ست

پس تنها به خاطر دیگری ست
اگر این فرصت را
به تو داده ام
خواهی غنیمت بشمار و باش
خواهی هزار و یک دلیل بیاور
و نباش

برای مه


5 comments:

آذین said...

دوستش داشتم..

مه یار ارجمند راد said...

جدا زیبا بود. پاسخ مه هم را در وبلاگش بخوان

http://mah-yar.blogspot.com/

mil said...

سودای تو را بهانه ای بس باشد
مدهوش ترا ترانه ای بس باشد

ghablana webloget ghabeliate comment nadasht?!

Anonymous said...

شعرهای شما را دوست دارم. کلام ساده ولی مفاهیم خیلی از سادگی به دور. همین هم شعرها را خواندنی میکنه

پ said...

ممنون :)