به عکس سیاه و سفید بتهوون توی جانواری نگاه می کنم. و به چشم هایش، که با مدادرنگی آبی کرده ام. همان عکس ای است که همه جا ازش هست. با موهای آشفته و چانه ی مصمم. پرینتر ام جوهر رنگی نداشت و بتهوون ِ اتاقم برای همیشه سیاه و سفید شد. ای کاش این قدر بهش فکر نمی کردم. چانه ی من اصلاً شبیه بتهوون نیست. چشم هایم هم آبی نیست.
می دانید که. اینها تنها ویژگی های بتهوون هستند که من ندارم.
ولی من جوهر رنگی هم ندارم.
No comments:
Post a Comment