Thursday, January 17, 2008

دنیا بزرگ است. زبان­ها بسیارند. می­شود رفت جای دیگری، به زبانِ دیگری حرف زد. در زبانِ دیگر، هر چیزی شگفت است. خارجی حرفِ تو را می­فهمد، سرش را تکان می­دهد، به تو لبخند می­زند... نشانه­های مشترک... که او هم انسان است، یا بالاخره یک چیزی هست که تو هم هستی. او را پیش­تر از این تنها توی فیلم­ها و کتاب­ها دیده­ای. اسم­اش جان است، مری است، آلبرت است. عجیب نیست؟

2 comments:

Anonymous said...

هرکجا هستم باشم...آسمان مال من salamاست/مهم نیست اگر گاهی میرویند قارچهای غربت ...خوشحالم که با نوشته های شما اشنا شدم..لینکتان را اضافه کردم با اجازه

مه یار ارجمند راد said...

I wish it was the Saeed...